بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی
آخرین نظرات

باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست...

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۸ ق.ظ
باز آی دلبرا که دلم بی‌قرار توست
وین جان بر لب آمده در انتظار توست
در دست این خمار غم‌م هیچ چاره نیست
جز باده‌ای که در قدح غمگسار توست
ساقی به دست باش که این مست می‌پرست
چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
هر سوی موج فتنه گرفتست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست
سیری مباد سوخته تشنه کام را
تا جرعه‌نوش چشمه شیرین گوار توست
بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت
این شاخ خشک زنده به بوی بهارتوست
ای سایه صبرکن که برآید به کام دل
آن آرزو که در دل امیدوار توست

هوشنگ ابتهاج(سایه)

۹۴/۰۳/۱۹
بارانی

نظرات  (۱)



من همیشه از خواندن اشعار ناب آقای ابتهاج لذت بردم
تشکر بابت این شهر ناب

پاسخ:
خواهش میکنم، بله سروده هاشون عالین. ممنون از حضور گرم شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی