بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی
آخرین نظرات

بال خیال

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۴۲ ب.ظ

بارانی من...

همچون بیماری که از آب منع شده و به هر سو نظر میکند نشانی از آب می بیند، من نیز از داشتنت منع شده ام و به هر سو نظر میکنم قطره های باران را میبینم ...

فراموشت کنم؟

 چگونه وقتی قطره قطره باران به زمین نمی نشینند مگر نبودنت را به رخم بکشند؟

فراموشت کنم؟

 چگونه وقتی قطره قطره اشک هایم مرا یاد باران، یاد تو می اندازند؟

فراموشت کنم؟

 چگونه وقتی هوای ابری نوید باران را، نوید یاد تو را می دهد؟

فراموشت کنم؟

 چگونه وقتی همیشه هوای چشم و دلم ابری ست؟

واقعیت، نبودنت را، نداشتنت را نشانم می دهد و خیالم، همیشه با تو سیر می کند.

بچین ... 

بال واقعیتی که نبودنت را به رخم بکشد چیدنی است،

بشکن ...

قلم پای واقعیتی که به تو راه نداشته باشد شکستنی است.

واقعیت، پایم را روی زمین بند کرده است، پایم اینجا گیر است.

بگذار بال خیالم پر بگیرد، دلم لک زده است برای پرواز...

برای آسمانی شدنم دعا کن

میدانم همیشه اوج آسمانی...



۹۳/۱۲/۱۷
بارانی

نظرات  (۳)

خیلی عالی بود
پاسخ:
ممنون از حضورت عزیزم
عااآاالی بود و دلگیر...به نظرمن واقعیت زندگی خیلی هامون نبودن آدم هایی ست که دوستشون داریم ..شاید نیسن که تا ابد از دوست داشتن لذت ببریم..نمیدونم شایدم...مرسی دل نوشته ات بی نظیر بود
پاسخ:
نظر لطف شماست، حق با توئه، بعضی مسائل رو نمیشه حل کرد و آدم مجبوره نگاهش رو تغییر بده
احسنت بر این نثر روان و پر احساس.
آفرین بر این نوشته ی خلاق.
چه زیبا واژگان در این نوشتار  به غایت انسجام و پیوستگی خود نمایی می کنند.
خیلی خیلی زیبا بود. لذت بردم.
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از لطف شما، متأسفانه استادی ندارم که متن هام رو قبل از انتشار بازبینی کنن، فکر میکنم میتونست بهتر از این باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی