بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی
آخرین نظرات

بهترین سرمایه

چهارشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ب.ظ

تا حالا به این فکر کردین بهترین سرمایه زندگیتون چیه؟ یه ماشین؟ یه خونه؟ یه همسر خوب؟ پدرومادر خوب؟

برا رسیدن به کدوماشون تلاش کردین؟ کدوماشونو خدا قسمتتون کرده( یعنی بدون اینکه خودتون بخواین، داشتینشون)؟ الان شاید تو دلتون بگین خب معلومه پدر و مادر خوب روکه خدا بهمون داده، ماشین و خونمونم با لطف خدا و زوری که تو بازوهامون گذاشته به دست آوردیم، همسرمونم که هم خودمون برا به دست آوردنش تلاش کردیم هم خدا کمکون کرده... ولی منظور من هیچ کدوم ازینا نیست

بذارین یه جور دیگه بگم

برا به دست آوردن چیزایی که با تلاش خودمون به دست اومدن چقدر وقت گذاشتین؟ یه روز؟ یه هفته؟ یه سال؟ چقدر هزینه کردین؟ ده میلیون؟ صد میلیون؟ بیشتر؟ حالا این سرمایه هاتون رو با چی حاضرین عوضش کنین؟!

معلومه برا اونایی که بیشتر وقت و هزینه گذاشتین، انتخاب جایگزین سخت تره.

ولی یه سرمایه ای تو زندگیمون هست که با ارزش تر از همه این سرمایه هاست، و اون زمانه.

میدونم الان دارین با خودتون فکر میکنین اگه زمان نبود که ما هیچ کدوم ازین کارا رو نمیتونستیم بکنیم! نه میتونستیم درس بخونیم، نه کار کینم.... ولی منظور من این زمان نیست، منظور من همان زمان های از دست رفتمونه که هیچ کاری نمی کنیم و با فکرمون میتونه ما رو زمین گیر کنه یا به عرش ببره، مثل همان زمانی که منتظر کسی هستیم، یا یه مسیر طولانی رو مجبوریم با ماشین بریم و هیچ کاریم نمیتونیم تو این فاصله انجام بدیم، یا شایع تر از همه اینا لحظه های قبل خواب که ممکنه بیست دقیقه، یه ربع، یا ده دقیقه طول بکشه! اصلا فکر کنین پنج دقیقه! هر شب پنج دقیقه تو ماه به عبارتی میشه ۱۵۰ دقیقه! دیگه خودتون حساب کنین سالیانه چقدر طول میکشه. هنر نیست که سرکار باشیم و تمرکزمون به کارمون باشه، کار شاقی نمیکنیم موقع درس (اگه بتونیم) تمرکز داشته باشیم... مهم اینه که فکرمون رو تو این زمان های اضافی بتونیم کنترل کنیم، چون این دقیقا همون زمانیه که شیطان وارد زندگیمون میشه، این همون پنج دقیقه ایه که گاهی (اکثرا) میشه یه ربع یا بیست دقیقه و ما هنوز بیداریم.

منم دقیقا جز اون دسته از آدماییم که  خیلی سرمایه دارم! کمکم کمش هفته ای هشت ساعت تو ماشینمو معمولا پنج دقیقه هام میشن بیست دقیقه، کلی با خودم کلنجار رفتم تا یه راه حل برا این زمان های از دست رفته م پیدا کردم، تصمیم گرفتم ازین به بعد همیشه تو گوشیم سخنرانی داشته باشم، یه چیزی که ارزش سرمایه منو داشته باشه که بخوام باهاش معامله کنم

اما برا زمان های قبل خوابم...

یه یادگاری از خوابگاه دارم، کنار تخت هممون یه تسبیح بود مخصوص ذکرای قبل خواب، قبل خواب چهار قل داشتیم، آیه الکرسی، فاتحه، تسبیحات اربعه، انا انزلناه و... اون موقع ست که خدا چیزایی رو تو خواب نشونت میده که کمتر کسی میتونه خوابشونو ببینه.

قدر پنج دقیقه های زندگیمون رو بدونیم، شیطان دنبال این پنج دقیقه هاست، به خدا پناه ببریم...

۹۳/۱۱/۰۱
بارانی

نظرات  (۴)

نمیدونم چرا اشکم دراومد !!!
پاسخ:
من می دونم، بس که دلت پاکه و دوس نداری لحظه های با ارزش زندگیت هدر بره...
عااآاالی بود...سبک نوشتاری ت فوق العاده ست.لطفا از متن های خودت بیشتر بذار.
پاسخ:
چشم تمام تلاشمو میکنم 
خیلی این مطلب جالب و کاربردی بود لطفا ازین مطالب بیشتر بذارید
پاسخ:
خیلی خیلی ممنون بابت نظرت، چشم، ولی باید کمکم کنی
بابت وبلاگ زیباتون بهتون تبریک می‌گم
ایستگاه تامل و بدون شرح هم بسیار مفید و دلچسب بود.
خیلی وبلاگ آموزنده و خوبی دارید
اگه ممکنه بیشتر و بیشتر مطلب بذارید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی