بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی

شیشه پنجره را باران شست، از دل من اما... چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

بارانی
آخرین نظرات

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود

چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۲۳ ق.ظ

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هر گز از یاد من آن سرو خرامان نرود


در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند 

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود 

هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من وز دل من آن نرود 

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود 

گر رود از پی خوبان دل من معذور است 
درد دارد چه کند از پی درمان نرود

هر که خواهد که چو حافظ نشود سر گردان 
دل به خوبان ندهد و از پی ایشان نرود 

"حافظ"

۹۳/۱۲/۰۶
بارانی

نظرات  (۱)

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم

که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم

جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو

گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح

شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم

سینه تنگ من و بار غم او هیهات

مرد این بار گران نیست دل مسکینم

من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر

این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم

بنده آصف عهدم دلم از راه مبر

که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم

بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند

که مکدر شود آیینه مهرآیینم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی